شبانه وارد خانه شدم که شوهرم با دختر…

40 دیدگاه
 

به گزارش خبرجو24؛ شبانه وارد خانه شدم که شوهرم با دختر…
در حالی که روابط سرد عاطفی بین من و همسرم حکم فرما بود، به پیشنهاد یکی از دوستانم وارد شرکت هرمی شدم و به مرداب روابط غیراخلاقی سقوط کردم تا جایی که…

زن ۴۵ساله با بیان این که بعد از ۲۹ سال زندگی مشترک با آبروی خودم بازی کردم به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت:

پدرم در زمین بزرگ کشاورزی سبزی کاری می‌کرد به همین دلیل دوستان زیادی داشت که از او سبزی می‌خریدند. آن روزها زندگی شادی داشتیم و پدرم همه امکانات رفاهی را برای من و خواهر و برادران کوچک ترم فراهم می‌کرد.

خلاصه هنوز بیشتر از ۱۵ سال نداشتم که یک شب پدرم با جعبه شیرینی وارد خانه شد و لبخند زنان گفت که قرار است امشب یکی از دوستانش به خواستگاری من بیاید.

آن شب معنی حرف‌های پدرم را نمی‌فهمیدم و تنها تصور می‌کردم که باید مانند دختران دیگر ازدواج کنم. بالاخره خانواده سیاوش با شیرینی و دسته گل از راه رسیدند و من در حالی پای سفره عقد نشستم که نامزدم در مغازه سبزی فروشی پدرش کار می‌کرد.

با آن که سیاوش همه نیازهای مالی مرا برطرف می‌کرد اما از همان روزهای آغازین زندگی مشترک مجبور بود از صبح تا ساعات پایانی شب در سبزی فروشی پدرش کار کند.

به همین دلیل نیمه شب وقتی خسته و کوفته به منزل بازمی گشت، هنوز سفره شام را جمع نکرده بودم که از شدت خستگی به خواب می‌رفت و من حتی نمی‌توانستم ساعتی را با او همکلام شوم.

تکرار این شرایط به جایی رسید که دیگر هیچ عشق و محبتی بین من و همسرم وجود نداشت. من که دیگر در آن سن نوجوانی تحمل این وضعیت را نداشتم.

موضوع را با خانواده‌ام در میان گذاشتم. اما آن‌ها مرا به شدت سرزنش کردند که سیاوش برای سعادت و خوشبختی تو شبانه روز تلاش می‌کند بنابراین انتقاد تو از او شرم‌آور است.مشکل بارداری
سپس از من خواستند برای رها شدن از تنهایی صاحب فرزند شوم اما مدتی بعد تازه فهمیدم که سیاوش مشکل بارداری هم دارد. دیگر به

شدت افسرده بودم و تنها به خاطر خانواده‌ام به زندگی با او ادامه می‌دادم. اما هفت سال بعد از این ماجرا بود که باردار شدم و شوق زندگی به خانه‌ام بازگشت.

با این حال سیاوش همچنان در خانه نبود و من خودم را با دخترم سرگرم می‌کردم. چهار سال بعد نیز پسرم به دنیا آمد و من دیگر گرفتار بچه داری شده بودم. تا این که آن‌ها راهی مدرسه شدند و دوباره من در تنهایی خودم فرو رفتم.

شرکت هرمی
در همین روزها بود که به پیشنهاد یکی از دوستانم وارد یکی از شرکت‌های هرمی شدم تا هم از تنهایی بیرون بیایم و هم یک شبه پولدار شوم.

خلاصه زمانی فهمیدم که حتی خودم را نیز فریب می‌دهم که دیگر نمی‌توانستم خودم را از این وضعیت بیرون بکشم.

در جلسات مخفیانه و خصوصی شرکت تاکید می‌کردند که باید برای جذب افراد دیگر پوشش و آرایش عشوه گرانه‌ای داشته باشم.

من هم هر روز با تغییر وضعیت ظاهری خودم و پوشش‌های نامناسب از خانه بیرون می‌آمدم. به طوری که مورد اعتراض شدید همسرم قرار گرفتم. ولی وقتی اعضای شرکت از من تعریف و تمجید می‌کردند.

آشنایی با سپهر
دیگر به خواسته سیاوش اعتنایی نداشتم و حتی با او لجبازی هم می‌کردم تا این که در یکی از همین جلسات با «سپهر» آشنا شدم.

او جوان ۲۵ساله‌ای بود که هر روز مرا از محل جلسات به منزل می‌رساند و بین راه از زندگی خصوصی خودش صحبت می‌کرد.

با آن که بیش از یک سال از زندگی مشترک او و همسرش نمی‌گذشت ولی اختلافات شدیدی با هم داشتند.

در این میان من هم از سردی روابط عاطفی با همسرم سخن می‌گفتم. تا این که آرام آرام همین درد دل‌ها باعث احساس صمیمیت و نزدیکی عاطفی بین من و سپهر شد.

حالا دیگر بعد از پایان جلسات به تفریح و خوش گذرانی می‌رفتیم و ساعات زیادی را در کنار یکدیگر سپری می‌کردیم. به گونه‌ای که متوجه نشدم دختر ۱۵ساله‌ام نیز قرار است مانند من با پسر یکی از دوستان سیاوش ازدواج کند.

ولی این رابطه شوم آن قدر افکار مرا درگیر خود کرده بود که درباره آینده فرزندم بی‌خیال بودم و هیچ مسئولیتی را احساس نمی‌کردم.

ازدواج دختر
خلاصه دخترم نیز با جوانی ازدواج کرد که به مراتب اوضاع مالی اسفناک‌تر از سیاوش داشت و به سختی امرار معاش می‌کرد.در همین روزها بود که همسرم به رفتارها و بی‌مهری‌های عاطفی من مشکوک شد. تا جایی که یک روز از طریق تلفن همراه متوجه مکالمات خصوصی بین من و سپهر و قرار بعداز ظهر شد.

همسر سپهر با خانواده‌اش به مسافرت رفته بود و قرار شد من برای تهیه غذا و امور نظافتی منزل سپهر به خانه‌اش بروم. اما هنوز چند دقیقه بیشتر از ورودم به خانه سپهر نگذشته بود که ناگهان سیاوش به همراه ماموران انتظامی وارد خانه شدند و ما را دستگیر کردند.

حالا هم اگرچه پشیمانی سودی ندارد و من با آبروی خود و خانواده‌ام بازی کرده‌ام. اما نمی‌دانم در این اوضاع تاسف بار سرنوشت جشن عروسی دخترم چه می‌شود و…

اخبارجامعه
پربازدیدتجاوز
 

40 دیدگاه. Leave new

  • فریدون
    01/11/2023 07:19

    نتیجه دوری ازخدا این است

    پاسخ
    • محمد کارشناس ازدواج
      02/11/2023 23:06

      بیا پایین نتیجه حقوق پایین و دختر همسری این است

      پاسخ
    • ناشناس
      02/11/2023 23:08

      دختر همسری حقوق پایین مملکت خراب

      پاسخ
  • باز بگید علم بهتر است یا ثروت
    بابا مشکلات الان فقط برای پول هستش پول باشه تفریح ماشین خونه پس انداز دکتر خوب داروی خوب همه جی داری

    پاسخ
    • ناشناس
      02/11/2023 20:10

      یعنی چی همه نو خونه تنها هستن قرار نیست هر دقیقه ور دلت باشه. پس اکن زن هایی که شوهر نظامی دارن شش ماه یک ستل همدیگر رو نمی بینن ‌هرزه بهانه نیار

      پاسخ
      • آفرین گل گفتی هرکس تاشوهرش دعوا کرد بخواد بره دنبال هرزگی اون وقت میگن محبت ندیدیم خاک برسرت بی شرفت

        پاسخ
        • ناشناس
          05/11/2023 22:38

          ما نباید زود قضاوت کنیم و الفاظ و القاب زشت و ناروا بگوییم. نیاز عاطفی زن طبیعی هست. کارش درست نبوده ولی آدم ازدواج میکنه با هزار امید و آرزو. نکته بعد اینکه همیشه در سن پایین ازدواج کردن نتیجه منفی نمیده. من مواردی دیدم که بسیار هم خوشبخت ماندند و چه بسیار ازدواج ها در سنین بالا که با شکست مواجه شدند. الله خیر الحاکمین.

          پاسخ
    • مهدی
      02/11/2023 23:05

      برای نظافت؟ خخخخخ

      پاسخ
    • ناشناس
      05/11/2023 11:38

      ازدواج دختران توسن پایین و شرایط اقتصادی مملکت ،بنیان خونوادههارو هدف گرفته

      پاسخ
  • صابر
    01/11/2023 13:15

    شما بسیار انسان کثیف بودی اگر شوهرت رئیس جمهور و ۲۴ساعت هم کنارت بود تو خیانت رو ترجیح میدادی

    پاسخ
    • سمیه
      02/11/2023 17:13

      منم دخترم زنها محبت وعاطفه نبینن سردی ببینن پناه می برن بغل یکی که کلا شاید نامرده دزده یا قاچاقچیه یا هرچی انسان آفریده شده از طرف مقابل که همشون نامردن مردها عشق وعلاقه رابطه جنسی با لذت نه اینکه بشینن کنج خونه بشوروبساو وبچه بزرگ کن

      پاسخ
      • بانوی یخی
        05/11/2023 08:10

        یه خانم یا آقا فرقی نمیکنه تشکیل خانواده میدن که در کنار هم به آرامش برسند درسته خانم خطایی انجام داده اما اگر قطعا مردش مایه ی ارامشش بود نه تمام خودش رو بخشی از وجود خودش رو وقف اون خانم میکرد همچین مشکلی پیش نمیامد قطعا، قطعا، قطعا همه چیز پول نیست مشکل ما آدما اینه که همه چیز رو پول میبینم درسته پول هم مهمه در زندگی اما محبت هم در زندگی بسیار مهم هست

        پاسخ
      • ناشناس
        05/11/2023 09:38

        زنیکه فاسدمرد بدبخت برسرکار میگن ازصبح تاشب سرکاره نرسرکار میگن بی کاره ادم فاسد همینه دیگه دنبال بهانه میگرده

        پاسخ
    • ناشناس
      04/11/2023 11:49

      بدترین چیزخیانت است

      پاسخ
  • نافرنگ
    01/11/2023 14:27

    توف تو رو خودتو سپهر و شوهرت
    هر۳

    پاسخ
    • بی نام
      04/11/2023 09:58

      قضاوت نکن شاید برای شما هم اتفاق بیفتد

      پاسخ
      • مرتضی
        05/11/2023 09:32

        اولا زود قضاوت نکنید دوما بستگی داره چه شرایطی باشی اول پول دوم پول سوم پول این بدبخت که دلش نمی‌خواست این کارو بکنه زندگی فقط شکم‌ و نیاز جنسی ه مگه احساسات و عواطف چی پس پس زود قضاوت نکنید خودتون میدونید همین الان داره هزار جنایت اتفاق می افته که ۹۵ درصدشو هیچ کس خبر دار نمیشه نخواهد شد

        پاسخ
  • سمیه
    02/11/2023 17:14

    فرستادم بذارید دیدگاهمو

    پاسخ
  • اهورا
    02/11/2023 17:21

    فساد در ذات تو بوده…فقط منتظرموقعیت بوده ای..

    پاسخ
    • نظری
      05/11/2023 12:22

      زن اینطوری مال زندگی نیست..با یه داستان نظرش عوض میشه.اه اه

      پاسخ
  • پارسامهر
    02/11/2023 22:17

    نمازت قضا شده است . تقوا که نباشد هیچی نخواهد ماند

    پاسخ
  • مستاجر بیجاره
    02/11/2023 22:33

    ذات بد نیکو نگردد چون بنیادش بد است …توله سگ تازی نگردد چون که بنیادش سگ است ….

    پاسخ
  • قصاوت نکنید همیشه خودتون رو تو شرایط اون شخص بذارید شاید اگر شما هم بودید همون کار رو می‌کردید

    پاسخ
    • ناشناس
      05/11/2023 11:43

      چرا همه‌ی داستانهایی که در مقالات چاپ میشن اسامی خیانت کننده‌ها ایرانی هست ولی وقتی در واقعیت میری دادگاه، اسامی عربی هست
      با عرب اسم‌ها رودربایسی دارین؟

      پاسخ
      • بابک خرمدین
        05/11/2023 15:42

        هزاران آفرین. توی فیلم ها همینه
        اینها اینقدر بدبختند که با تاریخ خود مشکل دارند و بیگانه پرستی می کنند

        پاسخ
  • فرشته
    04/11/2023 13:53

    انسان جایزاخطاست

    پاسخ
  • بانوی یخی
    05/11/2023 08:11

    یه خانم یا آقا فرقی نمیکنه تشکیل خانواده میدن که در کنار هم به آرامش برسند درسته خانم خطایی انجام داده اما اگر قطعا مردش مایه ی ارامشش بود نه تمام خودش رو بخشی از وجود خودش رو وقف اون خانم میکرد همچین مشکلی پیش نمیامد قطعا، قطعا، قطعا همه چیز پول نیست مشکل ما آدما اینه که همه چیز رو پول میبینم درسته پول هم مهمه در زندگی اما محبت هم در زندگی بسیار مهم هست

    پاسخ
  • کبری
    05/11/2023 10:12

    نتیجه دوری ازخدا این است.

    پاسخ
  • ناشناس
    05/11/2023 10:36

    رک بگو رفتی نه اینکه غذا درست کنی و نظافت خونه بکنی

    پاسخ
    • من و خودم
      06/11/2023 04:55

      اگر بار اولت بود، گیر نمیکردی. آنقدر آشپزی و نظافت کردی که برایتان عادی شد و کلا شدی آشپز نظافتچی؛ برای همین عادی شدن، احتیاط نکردید و لو رفتیییییییید.خاک بر سرت خائن، پست و کثیف…

      پاسخ
  • ناشناس
    05/11/2023 13:47

    خیلی هم کارزن درمقابل این مردعقب افتاده درست بوده.تاعبرت بقیه مردان شود

    پاسخ
  • مهناز بانو
    05/11/2023 16:33

    😂🤣🤣🤣🤣

    پاسخ
  • ناشناس
    05/11/2023 17:12

    سلام من خودم ادم متعهدی هستم پایبند اصول دینی اخلاقی ولی هیچ کس رو نمیشه سر زنش کرد توان تحمل ادما با هم فرق میکنه اگرچه انتخاب این راه واقعا اشتباه ولی قضاوت با خداست

    پاسخ
  • درد آشنا
    05/11/2023 23:23

    شمامگرآشپزبودید اون مردیکه که توراقول زده بود نمیتونست ازغذای خانگی ونظافتچی استفاده بکنه یاقصدش نابود کردن زندکی تورو باعث شد پس لیاقت تو همان کلفتی وآشپزی بود

    پاسخ
  • من و خودم
    06/11/2023 04:57

    اگر بار اولت بود، گیر نمیکردی. آنقدر آشپزی و نظافت کردی که برایتان عادی شد و کلا شدی آشپز نظافتچی؛ برای همین عادی شدن، احتیاط نکردید و لو رفتیییییییید.خاک بر سرت خائن، پست و کثیف…

    پاسخ
  • من و خودم
    06/11/2023 04:59

    اگر بار اولت بود، گیر نمیکردی. آنقدر آشپزی و نظافت کردی که برایتان عادی شد و کلا شدی آشپز نظافتچی؛ چون عادی شد، احتیاط نکردید و لو رفتیییییییید.خاک بر سرت خائن، پست و کثیف…

    پاسخ
  • Said ahmad
    06/11/2023 17:41

    کثیف بودن را بافقر وتنهایی نمی شود یکسان دید

    پاسخ
  • ناطشناس
    06/11/2023 19:35

    امان از بته خراب

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

 آخرین اخبار

 برچسب‌های پربازدید